درخشان

دروغ‌هایی‌ست که هرگز نگفته‌ایم

اما در ذهن ساخته‌ایم

آن‌ها را امیدواری می‌خوانیم

فردای درخشان ما

وام‌دار کدام قصه‌ی افسون‌گری‌ست؟

کدام طلسم را بشکنیم

تا لب‌خند خوش‌بختی را ملاقات کنیم؟

 

از گذر پدیداری نام‌ها

آن‌چه می‌ماند، نه جز درد است

نه جز داوری

جنایتی‌ست دوست داشتن

آن‌گاه که به خودکامه‌گی می‌رسد

نظرات 7 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:12 ق.ظ

[:S01ه صهسا غخع زشد ئشنث ثدلمهسا فقشدسمشفهخد ه یخدف عدیثقسفشدی دخف ثرثد صاشف ه شئ صهقفهدل اثقث مخمم9:]

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:13 ق.ظ

محراب پنج‌شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:26 ب.ظ

عالی بوود.
89/12/19

NEWsha پنج‌شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:20 ب.ظ

در هر صورت دوست داشتن جنایته!

دختر شیشه ای جمعه 20 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:12 ق.ظ http://lafemmesole.blogfa.com

خودکامه گی خود شیفتگی نارسیس وار به عشقی عمیق رسید که تمام صفات خود را که سانسور کرده ای در عشق ات می بینی !!!

مهشید یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:21 ب.ظ

به دلم ننشست نخعی.
خودشیفتگی نارسیس وار! رو هستم!

من جمعه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:31 ق.ظ

اینو خیلی دوست دارم
کلمه به کلمه اش مثل دونه های الماس کنار هم چیده شدن و سرشار از واقعیتن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد