داستانگو دو را برای کاربران اینترنتی که شاید حوصله و وقت کمی دارند راه انداختم، با این هدف که هرکس وبلاگ را باز میکند، دستکم یک مطلب را بخواند.
داستان گو نام نشریه ای بود که به همراه دوستانم در تهران به راه انداخته بودم. ولی پس از دوشماره چاپ از فعالیت بازماند.
This is khosro nakhaei's Page.
I'm a Persian Writer, translator and photographer.
Dastangoo, was the name of a magazine that I published in tehran somedays.
ادامه...
استفاده از تجربه حال در گذشته
ای جان دلممممممممممممممم
داستان گو داستان نگو!
اما اگر تو آن پسر مو بلندی باشی که در یک روز زمستانی زیر پل گیشا دیدم من این زن کنونی ام !!!
احیانا تصویر جودی آبوت را در ذهن ترسیم نکردی؟ بابالنگ دراز کنونی؟!!!
ای جاااان .... تجسمشم جالبه.
در ضمن حالا من هیچ
جواب اون لاکپشتی که دراز کشیده تو حمام را چه میدهی
اگر خیره نگاهت کند که: باز هم تنها آمدی؟
و دخترک گفت...خاک بر اون سرت ...باد خودش میاورد..
هاهاهاهاها
این کامت آخر باحال بود/.