تازه از فروشگاهی بیرون اومده، حراجی برند روبهرو چشمش رو میگیره. پاکتهای خرید دستبهدست میشن. موبایلش زنگ میخوره.
دوست پسرشه:
-کجایی؟
-کجام؟ همیشه کجام؟ خرید... میدونی که چرا میپرسی.
-کی برمیگردی؟
-هروقت مغازهها ببندن.
-گفتی زنگ میزنی، نزدی.
-چی؟
برق یک جفت کفش پاشنه بلند لیمویی چشمش رو میگیره. آف خورده؟ نه.... جدیده! میره تو.
-گفتی میآی، نیومدی.
-خسته بودم.
-چرا؟
-از صبح با مامی رفته بودیم بوت انتخاب کنیم.
-کردین؟
-اونی که میخواستیم... اقا اینا چهقدر شد؟..... نه اونو نمیبرم..... اونی که میخواستیم رو نداشتن.
بینی عمل کردهی تو
یه دوست پسر تازه میخواد
کفش لیمویی هم یه دوس پسر تازه میخواد..پس میشه دوتا دوس پسر تازه
سلام ...
خیلی وقت بود خبری ازتون نبود
جالبه دخترای این مدلی هم هستن ماهم هستیم خوبه که تنوع هست
تو داستان اشاره ای به عمل بینی نداشت!منم با سارا موافقم با همون کفش لیمویی هم میشه یه دوست تازه....
پسره هم بره باشگاه،اونوقت اونم دوس دختر تازه میخواد
خسرو هم از رنگ لیمویی خوشش میاد. از بینی عمل کرده هم.
سلام...
به روزم،حکایتیست
همه یه شکل شدن،
بینی سربالا، مانتوی کوتاه، ساپورت، بوت