داروهای تو

بوسه‌های تو دارویند

روزی سه عدد، پیش از غذا

و قبل و بعد از خواب

مصرف خودسرانه و بیش‌از مقدار تعیین شده

به‌شدت توصیه می‌شود



به من بگو

به من بگو

اگر دنیا نمی‌آمدم

کجای دنیا کج می‌شد، می‌افتاد؟

کجا کم می‌آورد، پیش نمی‌رفت؟

کجا فلج می‌شد؟

 

به من بگو

کدام گناه من را به دنیـا آورد؟



هرچیزی رو که برق می‌زنه، می‌خوای.

یک روز

اگه فقط بتونیم یه بار دیگه با هم مهربون باشیم

حرفای نیش‌دار و کنار بگذاریم

و نخوایم هیچ‌جوری همدیگه رو اذیت کنیم

اگه فقط بتونیم همدیگه رو لمس کنیم

بدون این‌که وشگون بگیریم

به چشمای هم خیره بشیم

بدون این‌که ریزشون کنیم

اگه فقط یه بار دیگه فکر کنیم تازه همدیگه رو دیدیم

و هیچ‌چیزی از هم نمی‌دونیم

اگه بتونیم همه‌ی فکرای بد رو دور بریزیم

و همه‌ی کلمه‌های بد رو فراموش کنیم

اگه فقط بتونیم یه‌روز از عمرمون رو این‌جوری باشیم

شاید اون‌وقت عشق رو توی قلب مرده‌ی هم پیدا کنیم




If we could be kind with each other just for one more time

Forget the sarcastic words

And don’t want to bother each other in any way

If we just could touch each other

Without pinching

Stare to our eyes

Without Aachen

If we just imagine that meet each other for first time

And don’t know about us

If we could get rid of all the evil thoughts

And forget all bad words

If we could only live like this for one day

May be we could find love in our dead hearth



شاید

اگر هزاربار  برایت از اشتیاق اولین روزهای آشنایی بگویم

تو باز انکار می‌کنی که هرگز عشقی وجود داشته

انگار عشق ما لباسی‌ست

که برای دور انداختن حیف و برای پوشیدن نامناسب است

انگار عمر ما هزار سال ادامه خواهد یافت

و بازی ما تا آن زمان فرصت خواهد داشت

هزارسال فرصت

تا دریابیم عشق ما بزرگ‌تر از کینه است

خوب نمی‌شم

تو وجود نداری

تمام روزهایی که دست ت رو گرفتم،انگار توی خواب دیدم 

انگار تو وجود ندارری 

انگار هیچ وقت لبهات رو نبوسیدم

بیماری

به من نشانی بیمارستانی را بگو

تا زخم هزار جراحت قلبم را درمان کنند

تا مغزم را بتراشند و دور بریزند

و چشم های دیگری را به من پیوند بزنند

تا اگر تو را در خیابان دیدم

بوی موهایت را به خاطر نیاورم

نگاه دنباله دارت را نشناسم

و فراموش کرده باشم لب هابت طعم کدام میوه ی تابستانی را می داده است؟


به من نشانی بیمارستانی را بگو

تا تو را آن جا از مغزم پاک کنم

چون دیگر نمی توانم اشک هایی را تحمل کنم

که به یاد آوردنت ناچارم می کند

Why did you leave me چرا ترکم کردی؟ از گروه Westlife

 

If only you could see the tears   اگر تنها می‌توانستی اشک‌هایی را ببینی

In the world you left behind    در دنیایی که پشت سرت گذاشتی

If only you could heal my heart   اگر تنها می‌توانستی قلبم را التیام بخشی

Just one more time   فقط برای یک‌بار دیگر

 

Even when I close my eyes   حتا وقتی چشم‌هایم را می‌بندم

There is an image of your face   تصویری از صورت تو را می‌بینم

And Once again I come to realize   و یک‌بار دیگر درمی‌یابم

You are a lost I can't replace تو ازدست‌داده‌ی بی‌جایگزینی

 

Soledad   انزوا،

It's a keeping for the lonely  سازشی برای تنهایی‌ست،

Since the day that your were gone  از وقتی که گذاشتی و رفتی.

Why did you leave me   چرا ترکم کردی؟

 

In my heart you were the only   در قلبم تنها تو

And your memory lives on   و خاطره‌ی تو زنده است

Why did you leave me   چرا ترکم کردی؟

 

Walking down the streets of nothingville   پیاده‌روی در خیابان بی‌نام

Where our love was young and free   آن‌جا که عشق‌مان جوان و آزاد بود

Can't believe just what an empty place   نمی‌توانم جای خالی‌ش را که به وجود آمده

It has come to be   باور کنم

I would give my life away   زنده‌گیم را کنار خواهم گذاشت

If it can only be the same   اگر این‌گونه می‌خواهد ادامه یابد

Cause I can't still the voice inside of me   چون نمی‌توانم صدای درونم را تحمل کنم

That is calling out your name   که نام تو را می‌خواند

 

 

Soledad   انزوا،

It's a keeping for the lonely  سازشی برای تنهایی‌ست،

Since the day that your were gone  از وقتی که گذاشتی و رفتی.

Why did you leave me   چرا ترکم کردی؟

Soledad   انزوا

In my heart you were the only   در قلبم تنها تو

And your memory lives on   و خاطره‌ی تو زنده است

Why did you leave me   چرا ترکم کردی؟

 

 

Time will never change the things   آن‌طور که تو گفتی

That you told me   زمان، چیزها را تغییر نخواهد داد

And after all we are meant to be   و پس از همه‌ی این‌ها، تنها ما هستیم که می‌توانیم بخواهیم

Love would bring us back to you and me   عشق دوباره ما را به هم بازگرداند

If only you could see...   فقط اگر بتوانی ببینی...

 

 


Westlife گروه موسیقی پاپ ایرلندی است که در جولای سال 1998 تشکیل شد.  در ابتدا با Nicky Byrne, Kian Egan,    Mark Feehily, Shane Filan و Brian McFadden که در سال 2004 گروه را ترک کرد، آغاز کرد.  گروه با ساخت هفت تک‌آهنگ در بریتانیا و ایرلند به فروش برتر دست یافت و پس از آن موف شد به فروش چهل وچهار میلیون نسخه در سراسر جهان دست پیدا کند.

آن‌ها در یکم ژوین 2008، سال‌گرد ده‌ساله شدن گروه را در دوبلین با اجرای کنسرتی جشن گرفتند که هشتاد و سه هزار طرفدار را به این جشن کشاند. Music Week  در سایتش اعلام کرد که گروه westlife سومین تور موفق موسیقی بین سالهای 2005 تا 2008 بوده. همچنین در سال 2008 گفته شد که نهمین گروه ثروتمند زیر سی سال و سیزدهمین گروه ثروتمند دنیا با سی و شش میلیون یورو درآمد است.

 

تک‌آهنگ چرا ترکم کردی؟ (یا انزوا)، که تاکنون در بین آلبوم‌های رسمی گروه ارایه نشده. ترانه‌ی پراحساسی‌ست که بر آهنگی آرام و تاثیرگذار خوانده می‌شود. کلمات به وضوح از رابطه‌ای حرف می‌زند که به جدایی کشیده شده اما عشق آن هنوز زنده است و نمی‌توان نادیده‌ش گرفت. ترانه از عشقی بی‌جانشین می‌خواند که صدای درونش از خواندن نام او دست نمی‌کشد. عشقی که حتا پس از جدایی ویران نشده...

 

دانلود آهنگ why did you leave me [+]

درباره‌ی گروه در ویکی پدیا  [+]

لیست آهنگ‌های گروه تا امروز [+]


خاب می‌بینم تو را می‌بوسم و از جای هر بوسه خون بیرون می‌ریزد. تو با وحشت به من نگاه می‌کنی و می‌گویی: دیدی می‌گفتم؟. از من دور می‌شوی. می‌پرسم چه چیزی را می‌گفتی؟. می‌خاهم دوباره ببوسمت، من را پس می‌زنی، روی صورت‌ت دست می‌کشی. می‌گویی: تو هنوز عوض نشدی، تو اصلن عوض نمی‌شی، تو هنوز ماری.

می‌پرسم یعنی چی؟ جیغ می‌زنی. می‌خواهم به صورت‌ت دست بزنم، نمی‌توانم. جلو می‌آیم، تو را در آغوش می‌گیرم. تقلا می‌کنی بیرون بیایی، نمی‌توانی. دورت می‌پیچم. گردنت را می‌بوسم. می‌گویم که هیچ‌وقت هیچ‌کسی پوستی به این خوبی نداشته. چشمانت را می‌بندی. می‌گویی که از این صدای زنگ متنفری...

 

با من به پایان می‌رسی

خاب دیده‌ام تو را اره می‌کنم

و تو خابی و هیچ واکنشی نشان نمی‌دهی

لب‌های زیبایت بی‌هیچ تکانی

روی هم سکوت کرده بودند

 

وقتی مردی، آرام شده بودم

تمام غصه‌ها، تمام نگرانی‌ها دنیـا

با مردن تو از بین رفت

مثل برگرداندن ماهی به آب

آرامش به من بازگشت

 

چه تضمینی بهتر از مردن تو

برای همیشه ماندن‌ت بود؟