تفاوت من با خواننده‌ی گروه دورز، این است که به من این امکان داده نشده تا با پول‌های دیگران، اشتباه کن‌م.

نمی‌خواهی کوتاه‌اشان کنی؟ آخه داری هربار پشت‌م را زخمی می‌کنی.

آتش‌سوزی


یک خرچنگ نارنجی می‌شوم. روی ماهی‌های مرده‌ی فروش‌گاه راه می‌روم. من را می‌خری. سرخم می‌کنی. با چاقو پوست‌م را می‌شکافی. درون‌م را می‌بلعی.

وقتی گرسنه‌ام، غذا می‌خورم. وقتی خسته‌ام، می‌خواب‌م. وقتی تب دارم، پنی‌سیلین می‌زن‌م. وقتی سردم می‌شود، لباس می‌پوش‌م. وقتی تو را می‌خواهم، استمناء می‌کن‌م.

جای رژ لب‌ت روی شلوارجینِ من مانده.

به مادرت گفته‌ای که داری این وب‌لاگ را می‌خوانی؟

-خب. بگید وقتی نوک سینه‌تون رو فشار می‌دم چه احساسی پیدا می‌کنید؟
-آآآآآه‌ه‌ه‌ه‌ه‌ه‌ه‌ه‌ه‌ه‌ه .... هاآآآه‌ه‌ه‌ه‌ه‌ه‌ه‌ه‌ه‌ه ّ‌ّ....
-بله بله. بسیار خب. فهمیمدم. لباستون رو بپوشید خانوم.

کلاسیک‌های چوب و ورنی گورتان را گم کنید!

تو همبرگری/ من سسٍ فرانسوی

کنارم باش و فریاد بزن من هستم...
-من هستم
بلندتر!
-من هستم.
...من نیستم.

آینه بازی‌گر می‌آفریند.