داستانگو دو را برای کاربران اینترنتی که شاید حوصله و وقت کمی دارند راه انداختم، با این هدف که هرکس وبلاگ را باز میکند، دستکم یک مطلب را بخواند.
داستان گو نام نشریه ای بود که به همراه دوستانم در تهران به راه انداخته بودم. ولی پس از دوشماره چاپ از فعالیت بازماند.
This is khosro nakhaei's Page.
I'm a Persian Writer, translator and photographer.
Dastangoo, was the name of a magazine that I published in tehran somedays.
ادامه...
سلام... روزی که تلفن زدی دلت میخواست که فراموش کنی؟ چون گفتی : «توانستم» زنگ زده بودی که فراموش کنی؟ وبلاگ خوبی داری. به من هم یه سری بزن و نظر بده اگه اولی رو نتونستی به دومی نظر بده منظورم تو وبلاگ منه. ممنون میشم.
سلام...
روزی که تلفن زدی دلت میخواست که فراموش کنی؟
چون گفتی : «توانستم»
زنگ زده بودی که فراموش کنی؟
وبلاگ خوبی داری. به من هم یه سری بزن و نظر بده اگه اولی رو نتونستی به دومی نظر بده منظورم تو وبلاگ منه. ممنون میشم.
شاید از زبون من حرف زده باشی !
سلام. بعضی وقتها برای اینکه بر خلاف تصمیممون به کسی تلفن بزنیم، خودمون را اینجوری توجیه میکنیم... و بارها و بارها فراموش میکنیم...
همیشه هم اینطور نیست
ـ الو ...بفرمایین؟ شما؟ متاسفانه به جا نمیارم!
نمی تونم فراموشت کنم....
موافقم . اهمیتی نداره
سلام خوبی موفق باشی جالبه
قبول ندارم