داستانگو دو را برای کاربران اینترنتی که شاید حوصله و وقت کمی دارند راه انداختم، با این هدف که هرکس وبلاگ را باز میکند، دستکم یک مطلب را بخواند.
داستان گو نام نشریه ای بود که به همراه دوستانم در تهران به راه انداخته بودم. ولی پس از دوشماره چاپ از فعالیت بازماند.
This is khosro nakhaei's Page.
I'm a Persian Writer, translator and photographer.
Dastangoo, was the name of a magazine that I published in tehran somedays.
ادامه...
احمق! فکر کردهای آن داستانها را از وبلاگ داستانگو گرفته؟ نه خر، من آنها را پرینت گرفتم و به زنت دادم. وقتی که توی اتاقم بود. ده دقیقه بعد از اینکه محکم بغلش کرده بودم.
khosro nakhaei
چهارشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1383 ساعت 03:13 ق.ظ
سالهای اصلاحات دوم خردادی از نظر زمانی کوتاه بودند، شش یا هفت سال، کمی بیشتر، کمی کمتر، فرقی نمیکند، اما این سالها مانند هر سالی که جمهوری اسلامی از سر گذرانده هر یک قرنی برای مردم ایران به درازا کشیدند. زیرا در این سالها مانند تمام سالهای جمهوری اسلامی حق کارگر پایمال شد و حق تشکل مستقل نیافت، زن کماکان نیمهانسان محسوب شد، جوان بیآینده و محروم از جنب و جوش و شادی باقی ماند، معلم فقیرتر شد و سرکوب گشت، روزنامه بسته شد، مخالف سیاسی سلاخی شد، وکیل خانوادهاش زندانی شد، دانشجوی معترض در سیاهچال شد تا دیگر پیراهن خونین دوستش را بردست نگیرد، دستها قطع شد، سرها بر دار رفت و ... (میتوان سطرها و خطها ادامه داد این مصایب را)، خلاصه این که در سالهای اصلاحات دوم خردادی جمهوری اسلامی طالبانی بر جای ماند ...
؟
سلام
ده دقیقه بعد از اینکه محکم بغلش کرده بودم ... ای بابا پش باقیش کو جای حساسشو سانسور کردی که داداش.
اِه...
نه خودمم هنوز نمی تونم تخفیف به خودم بدم...
مگه خودش ناموس نداری؟
ممنون می تونی از نقطه هم توی کلمات زشت استفاده کنی مثلا ..یر اوکی؟
موفق باشی.
check kardam didam yek saleh dari minevisi...movafagh bashid
سلام رفیق یه کم ارومتر واست خوب نیست .به ما سر بزن دل یه جوون رو شاد کن
بابا کار درست. خیلی خودتو تحویل گرفتی
همه راه ها به رم ختم می شود.
همه اتیشا از گور بعضی زنا بلند میشه نه؟
سالهای اصلاحات دوم خردادی از نظر زمانی کوتاه بودند، شش یا هفت سال، کمی بیشتر، کمی کمتر، فرقی نمیکند، اما این سالها مانند هر سالی که جمهوری اسلامی از سر گذرانده هر یک قرنی برای مردم ایران به درازا کشیدند. زیرا در این سالها مانند تمام سالهای جمهوری اسلامی حق کارگر پایمال شد و حق تشکل مستقل نیافت، زن کماکان نیمهانسان محسوب شد، جوان بیآینده و محروم از جنب و جوش و شادی باقی ماند، معلم فقیرتر شد و سرکوب گشت، روزنامه بسته شد، مخالف سیاسی سلاخی شد، وکیل خانوادهاش زندانی شد، دانشجوی معترض در سیاهچال شد تا دیگر پیراهن خونین دوستش را بردست نگیرد، دستها قطع شد، سرها بر دار رفت و ... (میتوان سطرها و خطها ادامه داد این مصایب را)، خلاصه این که در سالهای اصلاحات دوم خردادی جمهوری اسلامی طالبانی بر جای ماند ...
نمی دونم چی بگم