من جایی به تو نه خواهم گفت.
جایی که انتظارش را نداری و از شنیدن آن،
آتش میگیری.
جایی که محکمترین ضربه را بخوری.
که این نه، مثل پتکی بر پیشانیت بکوبد
و به زمین بیاندازدت
و چکمهی فاتح من با آرامی از روی تو عبور کند.
و بگوید که این محبتی جبران نشدنی است.
عشق من
چهگونه از احساس سرشارم به تو سخن بگویم؟
فاتح زمان! تو به پایان رسیده ای...از آرزوهای ت سخن بگو باز هم....
چگونه؟
مثل آدم!
سلام خسرو.// با کمی تصرف در یکی از ابیات بامداد شاعر می شود نتیجه گرفت که : « نه٬ سرشار از نا گفته هاست.»!!!!//سلام برسون.یا حق