ولی تو که قهرمان بودی. قهرمان یک نسل در برابر چشمان هزاران تماشاگر قوز کرده توی ردیف سندلیهای شمارهگذاری شده: “این شما و این هم ستارهی فستیوال”، و در میان تشویق تماشاگران حسود، تو از پلهها میآیی بالا...
پس چی شد؟ چرا هیچکس اسمت را توی میکروفون نخواند؟
میبینمت که توی ردیف سوم گیر کردهای. حالا تو هم نبدیل به یکی از آن تماشاگران حسود شدهای و برای قهرمان تازهی که من اسمش را توی میکروفون میخوانم، کف میزنی.