جمعهها طولانیست
موهای تو
بوسههامان
و طعم شکلات
وقتی که آب میکنی و در دهانم میریزی
باید از سینههایت بیشتر مینوشیدم
باید به تو بیشتر نگاه میکردم
وقتی که لیست میزدم
باید از تو میخواستم خودت را به دردسر بزرگتری بیاندازی
چه شاهکاری میتواند جای تو را بگیرد؟
کدام اثر هنری به اندازهی لبخند تو زیباست؟
چهطور میتوان فراموشت کرد وقتی همیشه بودهای؟
باید کنارت میماندم و محکم در آغوشت میگرفتم
پیش از دفن کردن تو زیر خاکهای گرم تابستانی
باید به تو بیشتر عشق میورزیدم
چه گونه می توان با ننوشتن، نویسنده شد؟