نمیتواند به یاد آوردن خودش را تحمل کند. نیاز به آدمهای دیگری دارد، برای فراموش کردن خود؛ به یکی که خیلی باشد یا خیلیها که کمی باشند.
حالت کامل: او در جمعی با آن که برایش خیلی است، میرقصد.
رقصیدن، فراموش کردن گذشتهی ناموفق و آیندهی مبهم، و حتا حال دردناک است و الکل و تکنو مادههای محرک.
مست رقصان: اوج به نمایش گذاشتن بیمسئولیتی.
-به تندی من برقص. به تندی من بدنت رو تکون بده. زود باش.
سلام...
حقیقتش وبلاگ پر محتواست..
ولی منه نادون چیزی دستکیرم نشد مخم نکشید...
تاتا
قرص ضد افسردگی هم اثر میکند.
و ما خوب میدانیم که در پایان هیچکدام از اینها اثر ندارد...
زود باش ...بدنت رو تکون بده...با من برقص ...برای من برقص ...همه چیز رو فراموش کن...من رو شونه های تو نیستم ...شونه هامون رو بهم تکیه می بندیم ؛ حالا قوی تریم هر دومون...
خب بازم سی نما .روحیه جوون نویسنده تغییر کرده؟؟؟؟؟؟؟؟؟