داستانگو دو را برای کاربران اینترنتی که شاید حوصله و وقت کمی دارند راه انداختم، با این هدف که هرکس وبلاگ را باز میکند، دستکم یک مطلب را بخواند.
داستان گو نام نشریه ای بود که به همراه دوستانم در تهران به راه انداخته بودم. ولی پس از دوشماره چاپ از فعالیت بازماند.
This is khosro nakhaei's Page.
I'm a Persian Writer, translator and photographer.
Dastangoo, was the name of a magazine that I published in tehran somedays.
ادامه...
در ایران که بودم، از راه انگلیسی دانستن پول درمیآوردم. وقتی آمدم انگلیس از راه فارسی دانستن و حالا کارم برای اوکراین جور شده. خدا به دادم برسه. از بیکاری و گرسنهگی میمیرم.
نمی میری...۱- تو اکراین کلی دختر خوجل موجل هست که بهت جا وپناه و آب و غذا بده ۲- اون جا می تونی هم فارسی هم انگلیسی درس بدی
اما روش اول بهترتره،مگه نه؟
هاها! نظر مانیا رو هم به داستان اضافه کن./
به کجا چنین شتابان؟ منو با خودت ببر!! ضمنا اگر بلدی زانتیا سوار شی که هیچ! اما اگر بلد نیستی بیا یادت بدم!!
ببین فکر کن ! تو وقتی میری خودتم با خودت میبری
قسمت وحشتناکش اینجاست
شاید تو اوکراین سکوت خریدار داشته باشد
خوبه پس خیلی کارها بلدی بی کار و گرسنه نمی مونی و گرسنه گی!!! (گرسنگی) نمی کشی