حتا یه عمل زیبایی واسه بینی عقابی یه دختر بیاعتماد به نفسِ مغرور هم نمیتونه اینقدر تغییر ایجاد کنه که این مانتوی بنفش شل تونسته تو یه هفته واسه تو بسازه.
صبحهای زود از خونه میری بیرون و جیبهای پشتت رو به ما نشون میدی
و شبها با جیالایکس برمیگردی
صدای خندهت از خواب بیدارمون میکنه
و ما از چشمی در میبینیم
که داره یه مانتوی بنفش از پلهها بالا میآد
قبول کن که جز < به به> چیز دیگه ای نمیشه گفت...البته دهنم آب افتاد رو هم بچسبون بهش!
:)
خوبه که فقط یه مانتوی بنفش دیدی ...نه بیشتر!!
این نوشته من رو یاد دختری انداخت که دیروز توی خیابون دیدم. با مانتوی بنفش شل. نوشته هات رو دوست دارم و لینکت میکنم.
وبعد مثل رنگ بنفش چسبیدی به دیوار و شره کردی بنفش شل
آخی! جی ال ایکس؟!
لابد اگه یه کم اون مانتوشو تنگ تر می کرد شاید یه ماشین کوچیکتر و جمع و جورتر مثل ماتیز یا رنو گیرش می اومد
اگر چه، دیگه این روزا کی رنو سوار میشه؟!
همه چشم دیدن داشته باشید خب ..
مگر هر چندوقت یکبار همچین معجزه ای به بازار میآید ؟!
پشت ِ چشمی
بابام جان بنفش از مد افتاد ....به روز کن دیگه!!! حتمن باید متوسل به چماق و جارو بشم تا به روز کنی؟؟؟ یا مد جدید بیاد!!!
مینمال برشی است از واقعیت که ساخته و پرداخته ی پس از ان با تصویر و حرکتی که نویسنده ی ان به وجود می اورد ، بر عهده ی خواننده است ... خوب ! فکر می کنی تا چه حد از عهده ی مینمال نویسی برآمده ای ؟ تفاوت مینمال با << وقایع اتفاقیه نویسی !!>> در ایجاد حرکت ذهنی ی خواننده برای درک و ساختن فرای برش ارایه شده و تصویر ساخته شده به وسیله ی نویسنده است ...
الکی ادعای فضل بود ها !!!