به یک دست خنجر و
به یک دست مرهم داری
نیمی از صورتت میخندد
مهربانی
نیمی نیش میزند
خشمگینی
چهطور میتوانی اینقدر بیرحم،
اینقدر مهربان باشی؟
چهطور میتوانی بوسهای
پس از دشنام بدهی؟
کسی که باور نمیکند
پس خودت بیا و اعتراف کن
بیا
بگو که این دروغ سیزده بوده
که زندهای و جایی ما را نگاه میکنی و میخندی
هر صبح
خوشحال رهایی از کابوسی هولناک
بیدار میشویم
میگوییم: چه خواب بدی بود!
اما این تنها یک لحظه است
لحظهای که تو در آن صحیح و سالمی
و هیچ اتفاق بدی
برایت نیفتاده
حالا اگر همهی آدمهای دنیا را هم
در آغوشمان بگیریم
تنهایی ما پایان نمیگیرد
حالا جمع ما برای گریستن
تو را کم دارد
فاصلهی بین لبهای ما
از ریشهی درختان، تا نوک برگهاست
از کویر لوت تا دریای خزر
از سیارهی پلوتون تا خورشید است
فاصلهی لبهای ما از همدیگر
هزاران سال نوری است
از دستان مادر به خاک رفته تا دستان فرزند
از دوندهی زمینخورده تا سکوی قهرمانیست
بین لبهای ما
تاریکی هزار اقسانهی پلید و بد است
روشنایی هزار فانوس دریایی
برای روشن کردن این تاریکی
کافی نیست
خورشید را صدا کنید!
خورشید را صدا کنید!
شب فرا میرسد Night is falling
به تو فکر میکنم I think of you
قدمزنان به خانه میروم I’m walking home
به تو فکر میکنم I think of you
And as he calls me, yes I doو هنگامی که صدایم میکند، آری
به تو فکر میکنم I think of you
How you doingچه میکنی؟ ?
I think of you به تو فکر میکنم
وقتی همدیگر را ترک میکنیم As we leave
I think of youبه تو فکر می کنم
و لبخند میزنم، نمیتوانم پنهان کنم And I smile, I can’t hide
I think of you که به تو فکر میکنم
I don’t know where your days are spent نمیدانم روزهایت را کجا سپری میکنی
Your lovers and you friends[نمیدانم] معشوقههایت و دوستانت [چه کسانی هستند]
But I know for sureولی به یقین میدانم
Of who you have been thinkingکه به چه کسی فکر میکنی
Far beyond the city’s lightsآنسوی چراغهای شهر
Are two who dream a lifeدونفر رویای یک زندهگی را دارند
Forgive them if they never find their freedomببخششان اگر هرگز آزادیشان را نیابند
آزادیشان را Their freedom
دیروقت است It’s so late
I think of youبه تو فکر میکنم
He walks me homeهمراهم تا خانه قدم میزند
I think of youبه تو فکر میکنم
I’m so sorry, I’m so tiredخیلی خستهام، خیلی متاسف
I think of youبه تو فکر میکنم
And in the shadowsو در سایهها
I think of youمن به تو فکر میکنم
I close my eyesچشمانم را میبندم
I think of youبه تو فکر میکنم
Now I’m fallingدارم سقوط میکنم
I think of youبه تو فکر میکنم
I think of you به تو فکر میکنم
As he calls my name, yes I do همانطور که صدایم میکند، آری
من به تو فکر میکنم I think of you
به تو فکر میکنم I think of you
به تو فکر میکنم I think of you
به تو فکر میکنم I think of you
به تو فکر میکنم I think of you
و در احساساتم And in feeling
به تو فکر میکنم I think of you
And in breathing نفس میکشم
به تو فکر میکنم I think of you
And in seeing نگاه میکنم
I think of you به تو فکر میکنم
زندهگی میکنم And in living
به تو فکر میکنم I think of you
تانیتا تیکارام، متولد دوازده آگوست سال 1969 است. او دختر فاطیما روحانی و پرامود تیکاراماست. پدرش انگلیسی و مادرش مالزیایی و خود در شهر مونستر آلمان دنیا آمده. پدر او نظامی بود و از اینرو کودکی خود را در آلمان گذرانده. او خوانندهگی را از نوجوانی در کلابهای شبانه آغاز کرد. اولین اجرای او در هفده سالهگی در لندن بود. تیکارام بین سالهای 1988 تا 2005 هفت آلبوم بیرون داده. مشهورترین آهنگ او twist in my sobrety است.
ترانهی و به تو فکرمیکنم، که نسخهی انگلیسی ترانهای ایتالیایی سرودهی lucio battisti است، ترانهای ساده و رویاییست. راوی، کاری جز فکر کردن به معشوقش ندارد. نمیداند او کجاست، نمیداند چه میکند، ولی مطمئن است که معشوقش نیز به او فکر میکند. ناامیدی از رابطهی دوباره در ترانه موج میخورد. هیچجایی از ترانه اشارهای به امکان دوباره با هم بودن نیست. اکنون رابطه، تنها در دنیای خیال ادامه مییابد و در این خیالپردازی، معشوق، راوی را قدمزنان به خانه میرساند.
همراه با صدای بیاندازه نرم تانیتا تیکارام، موسیقی سیال و خلسهگون آهنگ، حس عمیق و آشنایی به ترانه میدهد. انگار که پیش از این بارها ترانه را شنیدهاید. از کودکی، وقتی برایتان لالایی میگفتند، شما را با این ترانه به خواب بردهاند و شما همیشه عاشق این موسیقی بودهاید.
دانلود آهنگ [+]
سایت تانیتا تیکارام[+]
شلوغی کدام میدان
دست ما را آرام ارام از هم جدا کرد؟
کجا دیگر دنبالت نیامدم؟
ماندم تا تبخیر شدی
کدام خیابان پرهیاهو
همدیگر را گم کردیم؟
به چشمهای کدام مدل تبلیغاتی
خیره ماندم
تا هوا تاریک شد؟
تا تو به هوا رفتی
و تنها به خانه بازگشتم
از وقتی که یادمه
باتری تو همیشه نصفهنیمه بوده.
و همیشه دنبال کسی بودی که اونو واست شارژ کنه
همیشه هم اون یه نفر، پر نکرده ولش کرده
باتری تو هیچ وقت شارژ نمیشه (خرابه)
باتری تو همیشه خراب بوده
باید اینجور باتری ها رو از همون اول دور بندازن
نباید بگذارن بمونن و ادامه بدن
تو را باید از اول دور مینداختن
من و تختخوابم توی رابطهی عمیق عاشقانه با همیم و دیگه برام روشن شده که ساعت زنگدارم به این رابطه حسودیش میشه.
You in the dark تو در تاریکی
You in the pain در درد
You on the run در فراری
Living a hell توی جهنم
Living your ghost مثل ارواح
Living your end پایان را زندهگی میکنی
Never seem to get in the place that I belong انگار هیچوقت به خانهی من وارد نخواهی شد
Don't wanna lose the time نمیخواهی وقت را هدر بدهی
Lose the time to come وقتت را برای پیش من آمدن
Whatever you say it's alright هرچه که میگویی قبول
Whatever you do it's all good هرچه که میکنی همهش خوب
Whatever you say it's alright هرچه که میگویی قبول است
Silence is not the way [ولی] سکوت راهش نیست
We need to talk about it ما باید دربارهش حرف بزنیم
If heaven is on the way اگر بهشت در راه است
If heaven is on the way اگر بهشت در راه است
You in the sea تو در دریایی
On a decline رو به زوالی
Breaking the waves موجها را میشکنی
Watching the lights go down نورها را نگاه میکنی که پایین میروند
Letting the cables sleep میگذاری سیمها بخوابند
Whatever you say it's alright هرچه که میگویی قبول
Whatever you do it's all good هرچه که میکنی همهش خوب
Whatever you say it's alright هرچه که میگویی قبول است
Silence is not the way ولی سکوت راهش نیست
We need to talk about it ما باید دربارهش حرف بزنیم
If heaven is on the way اگر بهشت در راه است
We'll wrap the world around it ما دنیا را به دورش خواهیم پوشاند
If heaven is on the way اگر بهشت در راه است
If heaven is on the way اگر بهشت در راه است
I'm a stranger in this town من در این شهر بیگانهام
I'm a stranger in this town من در این شهر بیگانهام
گروه بوش، گروه راک آلترناتیو است که در سال 1992 در لندن کمی پس از دیدار گوین روسدال (Gavin Rossdale) و نیگل پالسفوردٍ (Nigel Pulsford) گیتاریست در یک کلاب شبانه تشکیل شد. آنها با ملحق کردن هنرمندان دیگر تصمیم به تشکیل گروه گرفتند. با انتشار نخستین آلبوم در سال 1994 به نام شانزدهمین سنگ بیدرنگ موفقیت به سراغشان آمد و آلبوم به فروش بیش از دو میلیون نسخه دست یافت و به گواهی RIRA مولتی پلاتینوم شد. گروه بوش به سرعت به موفقترین گروه راک دههی نود از نظر فروش تبدیل شد. با وجود اینکه شهرت و موفقیت آنها در آمریکا بیشتر از کشور خودشان بود و در خانه تنها به شهرتهای حاشیهای دست پیدا کردند. تک آهنگهای گروه بوش بارها در بهترین ده آهنگ مجلهی بیلبورد راک قرار گرفته. گروه در سال 2002 از هم جدا شدند اما نام آن دوباره در سال 2010 زنده شد و همهگی برای آلبوم تازهای به نام دریای خاطرات کار کردند که در سپتامبر 2011 منتشر شد. آنها نام بوش را برای گروه انتخاب کردند چون در محلهی به این نام در غرب لندن زندهگی میکردند. آنها پنج آلبوم را بین سالهای 1994 تا 2011 بیرون دادهاند و گروه، آلبوم و تکآهنگهایشان بارها جوایز مختلفی را در دنیای موسیقی به دست آورده.
آهنگ بگذار سیمها بخوابند که در فیلمهای بانوی مرگ سه و هدف دو: زندهگی در رویا، استفاده شده، آهنگ آرامیست با ضربات کوبهای و صدای خشدار خوانندهای که کلمات اوهامی چون خواب میخواند. سیمها دراین ترانه شاید نماد رابطه باشند. مخاطب ترانه به جای گفتوگو دربارهی مشکلات، سکوت کرده و گذاشته تا رابطه به زوال برود و خاموش شود. اما خواننده این را نمیخواهد و با اینکه میداند او در تاریکی و درد است، تنها راه چاره را حرف زدن میداند و فکر میکند اینگونه بهشت از راه میرسد.
دربارهی گروه در ویکی پدیا [+]
دانلود آهنگ بگذار سیمها بخوابند Let the cables sleep .[+]
ترکیب بینظیر تو: چکمههای بلند و جین آبی یخی. پالتوی زرشکی کوتاه. موهای بلوند ریخته روی شانهها و حالا که گونههایت را پروتز کردهای نمیتوان شباهتی بین تو و عکسهای دورهی دبیرستانت پیدا کرد. حالا همه شماره تلفن جراح بینیت را میپرسند. حالا نگاهت هر آینهای را جستوجو میکند. پیشرفت تو هنوز قابل ستایش است. از مانتوی بنفش تا چکمههای قرمز و حالا این رنگ عجیب موهایت.
حالا صدای خندههات شبها بیدارمان نمیکند، حالا دیگر ما اصلن نمیتوانیم بخوابیم وچارهای نداریم جز گوش دادن به صدای بامب بامب موسیقیت و خندهی پسرها تا نزدیکیهای صبح.
سد بار تا پشت درتان میآییم تا بگوییم صدا را کم کنی. ولی هیچکدام جرات فشردن زنگ را نداریم.
پیشرفت تو قابل ستایش است.
اسمتو میپرسه.
دستتو میگیره.
عطری که زدی، دیوونهش کرده،
مثل شان پائول تو کلیپ بیـزی.
عاشق رینگ اسپرت و بوم باکس پونسد واته
خواستگارا، مامانشو دیوونه کردهن
رنگ موهاش، باباشو
و مانتوی مدرسهش، ناظمشونو
شمارتو میگیره.
که شب زنگ بزنه.
از پسرهایی میگه که عاشقشونه
از بینیش، که باید عمل بشه
از آینه، که جذابترین چیز دنیـاست
و حساب بانکیش که همیشه پره
یهروزی بازیگر میشه،
یا یه مانکن،
بستهگی داره کدوم زودتر پیشنهاد بشه
دیپلم که بگیره، میره پاریس؛
سوروبون در انتظارشه.
صدایی پشت خط میآد
مردانه، خسته، سنگین
اسمش رو فریاد میکشه
چیزی میگه و ناگهان صدایش بم میشه
گوشی رو میذاره
دیگه زنگ نمیزنه
تا الان اگه مانکن نشده باشه
اگه ستاره سینما نشده باشه و اگه سوروبون نرفته باشه
تو مطمئنی که حتمن دماغشو عمل کرده
اومممم، حتمن کرده