دوست‌دخترم عاشق خیانت به من است

دختر برهنه‌ای که دست‌و‌پایش با طناب به تخت بسته‌شده بود و با لذت، داشت از مردی که او را شلاق می‌زد، پیاپی طلب بخشش می‌کرد، نگاه‌ش به زنبوری افتاد. ناگهان یک اسم را ناله کرد و بعد تمام نفرت‌ش را به آن اسم به زبان آورد؛ اسم را می‌شناسم؛ نام من است.

بازترین آغوش دنیا

برای کی آن‌قدر دستان‌‌ت را باز کرده‌ای؟ هواپیما؟
 وووویییییییییییییییییژژژژژ

چرا هرقدر تلفن می‌کنیم خانه‌تان، کسی گوشی را برنمی‌دارد؟

پشت در اتاق، یک اتفاقی افتاده. احتمالاً آتش‌سوزی‌ست. یک موش از زیر در تو آمد. پا کوبیدم زمین. برگشت. پنجره را باز کردم و رفتم توی بالکن خانه‌ی کناری. زدم به شیشه و زن زیبای هم‌سایه که روی تخت خوابیده بود، در را باز کرد. کنار هم خوابیدیم. صبح مأموران آتش‌نشانی، جسد جزغاله‌ی زن‌م را بیرون کشیدند. ازشان تشکر کردم.

صدای انقلاب‌تان را شنیدم

شهر اول؛ آسوان. دکتر یک‌کاری بکن. دکتر یک‌کاری بکن.
شهر دوم؛ مراکش. نمی‌خواهم خبرها را بشنوم.
شهر سوم؛ باهاماس. چرا اشک‌هایم بند نمی‌آید؟
شهر چهارم؛ کوئرناواکا. نیکسون و خاطرات 1968.
شهر پنج‌م؛ نیویورک. دارم می‌میرم…
شهر ششم؛ خاک مصر.

دوباره پیدایم کن

تو چای داغی، من شکر.
جیلینگ جیلینگ،
قاشق یه دیواره‌ی لیوان می‌خورد؛
دارم در تو حل می‌شوم.

گیلاس

سکسی. داغ. از استیل دختره خوشم می‌آد.
اَلنگوسا. لوند. موها تا کمر بلوند.
اسم‌ت را به من امشب بگو.

راستی، دوباره دیدم‌ت

فراموش ‌شدم با ژله‌بازی‌های بی‌شمار روی پشت‌بام، کنار کولرهای روشن و آنتن‌های ماه‌واره با دختر واحد روبه‌رویی؛ آن‌جا که زیپ‌ها، آرام باز می‌‌شوند. -نمی‌تونی بفهمی؟ در خیانت غرقم، تا کمر.

کم‌رنگ شوی

تمام دروغ‌ها رو شدند و حداکثر ممکن روشن شد؛ برای بیش‌تر جایی نیست. می‌روی که...

مهمانی پنج‌نفره

-خب، حالا چه احساسی داری از این‌که داستان‌ت برنده شده؟
-تهوع.
-چرا؟
-انگار به یکی آمپول زده‌ن. این چی بود جای مارتینی به ما فروختن؟

رابطه در بن‌بست

-خب.
-خب دیگه.
-خیله‌خب خداحافظ.
-خداحافظ.

اگر دختر بدی بودی

اگر دختر بدی بودی، یک‌شب میهمان خانه‌ت می‌شدم و تا صبح شطرنج بازی می‌کردیم،
اگر دختر بدی بودی.
اگر دختر بدی بودی، با هم می‌رفتیم گوشه‌ی خلوت یک پارک و آب‌طالبی می‌خوردیم،
اگر دختر بدی بودی.
اگر دختر بدی بودی، می‌آمدی در اتاق‌م و من بهت نشان می‌دادم چه‌ لذتی دارد دونفری به انجل‌زبرا غذا بدهیم.
ولی تو دختر بدی نیستی، شاید به خاطر هم‌این ناچار شدیم سقط جنین کنی.