داستانگو دو را برای کاربران اینترنتی که شاید حوصله و وقت کمی دارند راه انداختم، با این هدف که هرکس وبلاگ را باز میکند، دستکم یک مطلب را بخواند.
داستان گو نام نشریه ای بود که به همراه دوستانم در تهران به راه انداخته بودم. ولی پس از دوشماره چاپ از فعالیت بازماند.
This is khosro nakhaei's Page.
I'm a Persian Writer, translator and photographer.
Dastangoo, was the name of a magazine that I published in tehran somedays.
ادامه...
اگر پانسدهزار نسخه از سیدیم را بفروشم؟ اگر رمانم برندهی جایزهی نوبل بشود؟ اگر از برج ایفل خودم را پرت کنم پایین؟ چهکسی را بکشم؟ چی بسازم؟ در چه فیلمی بازی کنم؟ خلبان کدام هواپیمای سقوط کرده باشم؟ صاحب کدام قبر در پرلاشز؟ بگو چه کار کنم تا همیشه در یادت باقی بمانم؟
khosro nakhaei
پنجشنبه 8 مردادماه سال 1383 ساعت 03:15 ق.ظ
تو اگه بیل گیتس بودی، ازت قرض میگرفتم. اگه براد پیت بودی، باهات میخوابیدم. اگه صدام بودی، ولت میکردم بری. ولی تو هیچکس نیستی، تو هیچ گهی نیستی، تو فقط داستاننویسی. تو خسرو نخعی هستی؛ که اسمت رو داییت بهت داده و فامیلیت رو مادربزرگت.
khosro nakhaei
دوشنبه 5 مردادماه سال 1383 ساعت 03:10 ق.ظ
دیشب خوابت را دیدم؛ مرده بودی. زیر تریلی رفته بودی و صورت خوشگلت زیر چرخ له شده بود. رانندهی تریلی من بودم. چرا مراقب خودت نیستی وقتی توی خواب من میخواهی از خیابان رد شوی؟
من دستان یخزدهی اسکات در قطب جنوبم، تو آخرین قطرهی گاز توی فندک. فقط یکبار دیگر، فقط یکبار دیگر روشن شو. خواهش میکنم. --------------------------------------------------------------------- *رابرت فالکن اسکات رقیب روالد آموندسن در سفر اکتشافی قطب جنوب بود. آموندسن پیش از اسکات به قطب جنوب رسید و به سلامت هم بازگشت، اما اسکات و همراهانش به علت بدی هوا و کمبود غذا نتوانستند از قطب بیرون بروند. جسد او بعداً در حالی پیدا شد که فندکی در دستانش بود.
khosro nakhaei
پنجشنبه 25 تیرماه سال 1383 ساعت 04:11 ق.ظ