-برو گمشو، دیگه نمیخوام قیافهت رو ببینم، تو فقط منو برای چیز میخواستی...
-چیز چیه؟
-خودت بهتر میدونی.
-آهان، از اون کارا؟
-خفهشو بیحیا.
-خب، من که اینو از اولش بهت گفتم، خودت باور نکردی.
-تو فقط گفتی میخوای مرحلهی چهارم پروژهی نمناک کردن رو نشونم بدی.
-مگه تو داستانگوو نمیخونی؟
مثل اینکه فقط گفتنش بی حیائیه چون گویا عملش که انجام هم شده خیلی طرف رو ناراحت نکرده!
جالب بود... بعد از نم ناک کردن داستانگوو خواندن حکم خشک کردن دارد؟!
آقا منم چیز میخوام!!.........................؟..........نه بابا منحرف منظورم پنیره D:
از این پروژه ها هنوز سر در نیاوردم . منتظر نوشته ی بعدیت هستم . / آپدیت کردم . / ممنون که سر میزنی . /موفق باشی . تا بعد ...
سکوت میکنم .... ۲- ۳ تا از یادداشتات رو خوندم ....
سلام. تعداد متوسط نظرات==۶ . منتظر مرحلهی ۷امیم!
من نخوندما .... فقط کامنت گذاشتم ... خودت گفتی نخون ...