داستانگو دو را برای کاربران اینترنتی که شاید حوصله و وقت کمی دارند راه انداختم، با این هدف که هرکس وبلاگ را باز میکند، دستکم یک مطلب را بخواند.
داستان گو نام نشریه ای بود که به همراه دوستانم در تهران به راه انداخته بودم. ولی پس از دوشماره چاپ از فعالیت بازماند.
This is khosro nakhaei's Page.
I'm a Persian Writer, translator and photographer.
Dastangoo, was the name of a magazine that I published in tehran somedays.
ادامه...
خیلی وقت بود که گذارم به خانهء کوتهنوشتههایت که ضربآهنگ سنگینی دارند، نیفتاده بود. چه خوب کردی که بودن شخصیات را به یادم آوردی! :) راستی، مگر حتی این نوشتهها غیر از ایناند که خصوصی ...، حال بماند که چه شده سر از این فضای شبهعلنی درآوردهاند!
گزارشی از درگیری ها جوانان با نیروهای بسیج و انتظامی در میدان محسنی:شب سه شنبه جمعِت زیادی از مردم بویژه دختران و پسران جوان به بهانه مراسم شام غریبان درمیدان محسنی تجمع کرده بودند. همه چیز با پرتاب یک ترقه به سمت نیروهای بسیج شروع شد که حمله وحشیانه بسیجیان را به مردم به هم راه داشت. جوانان در ضلع غربی میدان محسنی تجمع کردند و به خواندن سرود و پایکوبی پرداختند.این بار نیز نیروهای بسیج دست به سرکوب زدند که در این کار ناکام ماندند چرا که جوانان بر خلاف همیشه از تهدیدات آنان فرار نکردند و با پرتاب سنگ و درگیری تن به تن مقابله با آنان پرداختند. ساعت ۲۳:۱۰ خیابان محسنی به طور کامل در دسته جوانان بود. در ساعت ۲۳:۱۰ با ورود گارد ضد شورش نیروهای مردمی به شدّت سرکوب شد با این حال تا حد ممکن جوانان با پرتاب سنگ دربرابر گارد ضد شورش نیز مقاومت کرده و آنها را به عقب نشینی وادار کردند. شعارهای جوانان در شب شام غریبان به این شرح بود: ای ملت با غیرت حمایت حمایت، توپ تانک بسیجی دیگر اثر ندارد ، مرگ بر دیکتاتور ، مرگ بر بسیجی ، دیکتاتور برو گمشو و شعار های بسیار دیگر. پیک ایران
هـــا؟؟! اون واقعی میشه یا تو؟!
تا متن انگليسيت قبلا خوندم بودم - جز آخری - بقيه خوب بودن ! تخم مرغ شانسی رو داری؟‌!!!!
بدجنس :)
---
جایی بهتر از کافه واقعی باش!
بـــــــازی...
خوب.واقعی.
۸ مـــــــارس ٫روز جهـــــــــانــــــــی زن را گـــــــــرامــــــی میــــــداریــــــم.
خیلی دیگه مینی مال بود
هر کی باهات چت می کنه دوست داره ....
سلام
لیست منو دیدی
اگه ندیدی ببین ومطر بده ممنونت میشم
ارادتمند
احسان
خیلی وقت بود که گذارم به خانهء کوتهنوشتههایت که ضربآهنگ سنگینی دارند، نیفتاده بود. چه خوب کردی که بودن شخصیات را به یادم آوردی! :)
راستی، مگر حتی این نوشتهها غیر از ایناند که خصوصی ...، حال بماند که چه شده سر از این فضای شبهعلنی درآوردهاند!
گزارشی از درگیری ها جوانان با نیروهای بسیج و انتظامی در میدان محسنی:شب سه شنبه جمعِت زیادی از مردم بویژه دختران و پسران جوان به بهانه مراسم شام غریبان درمیدان محسنی تجمع کرده بودند. همه چیز با پرتاب یک ترقه به سمت نیروهای بسیج شروع شد که حمله وحشیانه بسیجیان را به مردم به هم راه داشت. جوانان در ضلع غربی میدان محسنی تجمع کردند و به خواندن سرود و پایکوبی پرداختند.این بار نیز نیروهای بسیج دست به سرکوب زدند که در این کار ناکام ماندند چرا که جوانان بر خلاف همیشه از تهدیدات آنان فرار نکردند و با پرتاب سنگ و درگیری تن به تن مقابله با آنان پرداختند. ساعت ۲۳:۱۰ خیابان محسنی به طور کامل در دسته جوانان بود. در ساعت ۲۳:۱۰ با ورود گارد ضد شورش نیروهای مردمی به شدّت سرکوب شد با این حال تا حد ممکن جوانان با پرتاب سنگ دربرابر گارد ضد شورش نیز مقاومت کرده و آنها را به عقب نشینی وادار کردند. شعارهای جوانان در شب شام غریبان به این شرح بود: ای ملت با غیرت حمایت حمایت، توپ تانک بسیجی دیگر اثر ندارد ، مرگ بر دیکتاتور ، مرگ بر بسیجی ، دیکتاتور برو گمشو و شعار های بسیار دیگر. پیک ایران
برای صلح:جوانان غلط کردن با تو که غلط زیادی کردن شب شام غریبان امام حسین
برای نیروی ضد بسیج: کسایی که ۱۴۰۰ سال پیش سرزمینمون رو ویران کردن حالا ما براشون شام غریبان میگیریم
اين يه خورده فلسفی بود نفهميدم ...