-پدرتون چیزی گم کردن، اون‌طور زل زدن به زمین؟
-کجا؟
-اون‌جا. ظاهراً زیر لبی فحش هم می‌دن.
-ایشون دارن نماز می‌خونن.
-آه.
نظرات 14 + ارسال نظر
رضا چهارشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 03:23 ق.ظ http://yaldayetanhaee.persianblog.com

اینم یه جور نگاهه دیگه!....تا حالا از این دید نگاه نکرده بودم!

[ بدون نام ] چهارشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 03:37 ق.ظ

آخ گفتی
بدهیاش رئ زمین رو برده بالا با خدا حساب کنه

سیاوش چهارشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 04:06 ق.ظ http://djsiavash.blogsky.com

جالب بود...
من همون پسر مسولیت ناپذیر قرن ۲۱ هستم حالا دارم یه داستان مینویسم که البته از داستانهای شما بلندتره خوشحال میشم بخونیش نظرتو بگی و راهنماییم کنی

رضا چهارشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 05:08 ق.ظ http://rezarezareza.blogsky.com

سلام --
دمت گرم وبلاگ با حالی داری --
به ما هم سری بزن --
هر سوالی داشتی بپرس--
یادت نره نظر بدی--
rezarezareza.blogsky.com
عیدی هم میدیم ها - بیا بگیر !!!

ره نشین چهارشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 01:16 ب.ظ http://rahneshin.blogsky.com

سلام خسرو خان
اول اینکه از بابت یادگاری که برام گذاشته بودی هر چند مثل داستانهای یه خطی بود ممنون و مشعوف
دوم اینکه رفیق کاش برام گفته بودی کجاش اغراق بود .
سوم اینکه چطور می شود یک احساس را که شاید خواننده هنوز تجربه نکرده است را در وجودش دمید و از اغراق در روایت داستان استغاده نکرد . آنجا که پای احساس در میان است برای ایجاد کنش در وجود خواننده هر نویسنده مجبور به استفاده از اندکی اغراق می شود
چهارم اینکه خسرو خان در متن این آخری یکم اغراق کردی D:
آخه کی تو ایران یک آدم که استاده و مهر جلوشه و صاف و سیخ ایستاده با یه انسان در حال جستجو اشتباه می گیره
عجب جالب شد ..
پنجم اینکه خسرو خان ما هر دو بلاگر هستم یه چیزهایی از دل و ذهن واسه خودم و گاه واسه کسایی که دوسمون دارن می نویسیم اینها هم فقط واسه رفاقتمون بود راستش یه دانـایــــی می گفت اگه می خوای ببینی کی تو رو بیشتر دوست داره به تعداد حروف Comment هاش نگاه کن .
بـــــــــــــــــــــــــــــای خســـــــــــــــــــــــــــــــرو خان

ایران امروز پنج‌شنبه 13 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 12:53 ق.ظ http://30yasat.blogsky.com

سلام

خوب این هم نوشته ای کوتاه و چند پهلو. من ازش تعبییر بی دینی و یا بی احترامی حس نمی کنم.

موفق باشی.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 13 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 01:42 ق.ظ

حامدداستانک پنج‌شنبه 13 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 09:06 ب.ظ http://http:hameddastanak.persianblog

سلام ... میدونی همیشه فکر میکنم باید فکر کرد اونقدر فکر که سکوت کرد و اونقدر سکوت که حرف بعد از اون به دلت بشینه بعد از چند روز یا چند ماه نگی که عجله کردی ...

بهنام پنج‌شنبه 13 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 11:05 ب.ظ http://barzakh124.persianblog.com

ک کمی قبیح ولی قشنگ . سر بزن و نظر بده. سال نو هم مبارک . ی

ئخما پنج‌شنبه 13 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 11:25 ب.ظ

سـالی که گذاشت: سرکوب٫کشتار٫قطع دست وانگشت٫سنگسار٫اعدام توسط جمهوری ملاهادرچهارگوشه ایران .سانسور واختناق٫بسته شدن ده هاروزنامه ومجله وسایت اینترنتی وبه زندان انداختنن روزنامه نگاران.خودکشی ٫خودسوزی ٫اعتیاد٫فحشا ٫فقروبیکاری.اعتراض واعتصاب معلمان سراسر ایران زمین.اعتراضات مردم کردستان وشمال بر سر تقلب انتخابات و در کل شکست رژیم ملاها در انتخابات فرمایشی مجلس .سال۸۲برای مردم سخت ودشوار بود.اما بهار امسال نوید درهم کوبیده شدن طوماررژیم طالبانی ایران را توسط خود شما میدهد٫به امیدسالی خوب برای همه آزادیخواهان و با آرزوی سرنگونی ملاها.

طناز جمعه 14 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 03:24 ق.ظ http://nazkhanum.blogsky.com

اون که نوشتم نویسنده نداره
کسی به نام (فرد) اون رو تعریف کرد در مورد نوشتتم بگم ادم باید در مورد چیزی که نمیدونه قضاوت نکنه.

مرغ دریایی جمعه 14 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 03:48 ق.ظ http://www.behtarineman.persianblog.com

این قبیل گم شده‌ها پیدا شدنی نیستن! بیخود نگرد.

خاموش یکشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 12:14 ق.ظ http://lightbluee.persianblog.com/

با باباش مشکل داری؟

چسب زخم سه‌شنبه 18 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 01:52 ق.ظ http://marhamha.persianblog.com

فقط کاستی عمده این به قول تو داستانک اینه که این یارو چتقال ( بر وزن متقال « به معنی مشنگ « ) کیه و مال کجاس که نمی تونه بفهمه این باباهه داره نماز می خونه ....از مریخ اومده ؟....اون چتقال ازین بابت باید شخصیت پردازی بشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد