برو هم آن ‌‌جا‌ که بودی

دقیقا وقتی که رو به روی تلوزیونی که روی شبکه x.x.l تنظیم بود, افتاده بود و داشت جوراب شلواری ش را با انگشتهایش مالش می داد , پدرش در را باز کرد. 


نظرات 2 + ارسال نظر
دختر شیشه ای پنج‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 01:02 ق.ظ http://glassgirl.persianblog.com

و بعد با خونسردی تمام کارش رو ادامه داد

moh3n پنج‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 01:15 ق.ظ http://digitalkelk.persianblog.com

دست هایش را به تخت بسته بود. داشت لباسش را در می آورد که دوستش پرید تو؛
- جمعش کن... مامانم اومد... وااااااای... دختره رو کشتی؟
- هنوز نه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد