میخواهی بدانی چه زمانی دوباره رخ میدهد؟ ولی چه کسی میتواند این را به تو بگوید؟
او میتواند.
چه کسی میتواند کاری را که گفته هرگز دوباره انجام نخواهد داد را انجام دهد؟
او میتواند.
چه کسی میتواند وادارت کند یک روز تمام را در اتاقت زندانی باشی؟
او میتواند.
چه کسی میتواند وقتی رویش به تو نیست دستت را بفشارد؟
او میتواند.
چه کسی میتواند تو را
او میتواند
او میتواند.
-تو، چهطور به پایان میرسی؟
من الان می دونم که حتما با زجر......
راستی عجیبه. این پری بلنده را آدمهای چند نسل اسمش را میدونن؟ من از مامانم اسمش رو شنیده بودم اون هم نمیدونم از مامانش شنیده بود یا خودش شناخته بود. ضمناٌ من مثل ققنوس همیشه دوباره شروع میشم. تو متوجه تمام شدنم نمیشی.
مرسی
سلام...قشنگ بود...
خودم را نمیدانم چهطور به پایان خاهم رسید. اما او وقتی به پایان رسید که نتوانست جلوی باران را بگیرد.
بی خبر .......... کم حرف .......... مسخره .........
هزارتا مارمولک بازی در می آرم ........................