تو چه‌طور به پایان می‌رسی؟

هزارتا تیله‌ی رنگی. توی دست‌هاش است. قرمز. نارنجی. سبز و آبی. ”اون‌جا رو، چه نارنجی خیسی!“ و چند تیله از دست‌ش به زمین می‌ریزند و بخار می‌شوند. ”شیشه‌ها رو” ”اون آینه رو ببین.“ ”عجب آبی‌اِ بلندی.” حلقه‌های رنگی از رنگین‌کمان جدا می‌شوند. تیله‌ها زمین می‌ریزند و بخار می‌شوند.
حالا برای‌ش چندتا مانده؟ چند تیله تا کف دست‌هایش را ببیند؟ چند شماره تا پایان؟ چند تیله تا آخر؟ تا آب شدن و به هوا رفتن؟ نیست شدن؟

-تو، چه‌طور به پایان‌ش می‌رسانی؟
نظرات 4 + ارسال نظر
.... شنبه 25 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:16 ق.ظ

تجربه
امشب / در امتداد افق / قتلگاه خورشید/به درازای شب یلدا/
ادامه خواهد داشت تا/ اینهمه داغزدگی کویر / در حسرت بارش برف./ اینجا،فقدان زمین لرزه / کالبد مومیایئ ذهن خسته ات را/عاقبت در هم خواهم ریخت ..../به تجربه می گویند/ سپید مویان سیه دل/ که ماندگاری شب در تو/ یا نه/تو در شب/نقش روی اب/حرف در باد/این هذیان نیز/به اختتامیه ای مضحک خواهد انجامید...۵/۶/۸۰ مسی...

مریم هدایتی شنبه 25 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 06:51 ب.ظ

خیلی وقته تموم ش کردیم . بازی رو می گم بازی مبتذل باهم بودن. . . م ن ت م و م ش ک ر د م . م ن .

شادی شنبه 25 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:26 ب.ظ http://shadi1980.persianblog.com

:( نفهمیدم که

مرغ دریایی یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:56 ب.ظ http://www.behtarineman.persianblog.com

تازه بعد از تیله‌بازی نوبت بازی‌های دیگه است. تموم نمیشه. یا تو عمرت به آخرش کفاف نمیده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد