مراسم هواسپاری

موش‌های زنده را می‌انداخت تو قابلمه‌ی پر آب. موش‌اِ اول دور قابلمه شنا می‌کرد و سعی می‌کرد سرش را بالا بگیرد. بعد که کم‌کم آب گرم می‌شد، موش‌اِ شل و ول می‌شد. بعد زیر شعله را زباد می‌کرد و وقتی آب جوش می‌آمد، موش‌اِ آخرین زورهاش رو می‌زد، جیغ می‌زد و بعد می‌مرد.
من هم روی پشت بام، موش مرده را سوار بالنی که ساخته بودم می‌کردم. براش مراسم هواسپاری می‌گرفتیم. همه‌ی‌ تابستان کار ما دو تا هم‌این بود.
نظرات 6 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 08:01 ب.ظ

اه چه چندش آور و بیرحمانه

یک خواننده دوشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:49 ب.ظ

از این روش تو آسیای شرقی برای پختن قورباغه استفاده میکنند

نازنین دوشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 03:00 ب.ظ http://fadaee.persianblog.com

داستانِ نفرت انگیزِ ٍ زیبایی بود.!

م.آشنا چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 02:13 ب.ظ

۲ روز یکبار بیام اینجا؟! اگه گفتی چرا؟ چون ۲ روز یکبار میام می بینم خبر تازه ای نیست!

مریم هدایتی پنج‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 05:44 ب.ظ

این همه موش از کجا ااااااااا؟

مرغ دریایی شنبه 2 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 10:50 ق.ظ http://www.behtarineman.persianblog.com

یاد خرچنگ افتادم که موقع آب‌پز شدن اول جیغ می‌زنه. برای همین ما اول میدیم بکشن و تکه تکه‌اش کنن، بعد می‌پزیمش. یا میریم رستوران و خرچنگ سفارش می‌دیم. البته نمی‌دونم مرغ دریایی خرچنگ هم می‌خوره یا نه؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد