نفیر میکشد و نزدیک میشود. رو به آسمان میکنی، و پیش از آنکه ببینی چیست، به زمین میدوزدت. میگویند بعضیهاشان آنقدر داغند که قبل از اینکه بسوزی، خاکسترت میکنند و پیش از آنکه ببینی چیست، جایی دیگری و تمامی قصرهایی که در خوابهای خوب دیده بودی، به بیداری در سلول منتهی میشود.
شبیه ستاره ی دنباله دار می مونه...
البته بیش تر حدس زده میشه که واتو واتو باشه
یعنی چی می تونه باشه این وقت شب؟!
این کارتونی که دارین میسازین کی قراره پخش بشه؟... واقعن این دفعه قرار نیست تو چیزی اغراق بشه!؟
پس یه جا دیگه هم هست؟!!!
خدا وکیلی فهمیدم چیه: شتری هست که دم خونه ی همه می خوابه، فقط ته شتره ،بار باروت روشن شده، گذاشتند واسه همین کمی سریع شده،در ضمن شتره آسمونی هم هست...باقی قصه هم که می خونه..پیش از این که ببینی چی هست سرسفره نشوندت ت، بعضی هاشون این قدر گرم هستند که نسوخته زندگی ت رو خاکستر می کنه...و دوباره پیش از این که به معنای واقعی ش دست پیدا کنی می بینی که تمام فکر و خیال هایی که می کردی و شاهزاده ی رویاها و اسب با کالسکه ی طلایی تبدیل شده به بشور و بساب تو یه سلول به نام خونه ی مشترک...جلد چهارم از کتاب تحلیل و تفسیر مربای تلخ:ازدواج..نوشته ی خودم!