در اتاق تشریح کنار جسد خودم بودم. با دکتره دوست شده بودم. رابطهی خوبی با ارواح داشت.
-و این چیه؟
-معدتونه.
-عحب. همیشه فکر میکردم باید کوچکتر از اینها باشه. این چیه؟
-لوزلمعده.
-اومممم، جگرم کجاست؟
-ندارید.
-جان؟
-جگر نداشتید. به هماینخاطر این اتفاق براتون افتاد.
جگرت این جا بود جیـــــــــــــــــــــــــــــــگر جون!!!! جیگرت رو دختر همسایه رو به رویی ، اسم ش چی بود؟ آها سیمین، خورده بود قبلن قبلنا!!!
ای سیمین قاتل ، ای قاتل کوچه ی شماره ی یازده و خورده ای !!ای جیگر خور !!!! ای ای ای ای...
یه Mail بزن بگم جگرت کجاست ( از طرف آقای دکتر) :-))
سلام کونی من اومدم تا ننت رو بگایم دیوث جان اون ننه جندت کمتر کس بنویس اینجا
انم می گیره نصفه شبا وقتی میام ای تواتت تا برینم
با سپاس فراوان
بذارننت
امان از بی جیگری یا بی جگری...
بد دردیه لامصب!
هم بی جیگری هم بی جگری..
اما نمیدونم کدومش بد تره!!
خدا نصیب نکنه هیچ کدومشو!
یه سوال؟ چه ربطی به قتل داشته اون وقت؟؟ مثلن چون جگرش رو یه دختری خورده بود (واسه همین جگر نداشته)بابای دختره غیرتی شده و زده تو کوچه ی یازدهم طرف رو کشته؟ یا داستان بهتری برای قتل هست؟؟؟