جبران

من جایی به تو نه خواهم گفت.

جایی که انتظارش را نداری و از شنیدن آن،

آتش می‌گیری.

جایی که محکم‌ترین ضربه را بخوری.

که این نه، مثل پتکی بر پیشانیت بکوبد

و به زمین بیاندازدت

و چکمه‌ی فاتح من با آرامی از روی تو عبور کند.

و بگوید که این محبتی جبران نشدنی است.

عشق من

چه‌گونه از احساس سرشارم به تو سخن بگویم؟

نظرات 3 + ارسال نظر
مانیا سه‌شنبه 19 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:44 ق.ظ http://www.mania7.persianblog.com

فاتح زمان! تو به پایان رسیده ای...از آرزوهای ت سخن بگو باز هم....

رند عالم سوز سه‌شنبه 19 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:49 ق.ظ http://marderend.blogfa.com

چگونه؟
مثل آدم!

پویا گویا یکشنبه 24 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:01 ب.ظ http://loststage.persianblog.com

سلام خسرو.// با کمی تصرف در یکی از ابیات بامداد شاعر می شود نتیجه گرفت که : « نه٬ سرشار از نا گفته هاست.»!!!!//سلام برسون.یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد