ماجراهای من و مایکی، قسمت دوم

شب، سگه رو از تو سالن خونه آوردیم بستیم به رادیاتورٍ اتاق خواب تا شاید مارو ببینه و پارس و ناله‌هاش کم‌تر بشه. ولی تخم‌سگٍ لوس به محض این‌که از پیش‌ش بلند می‌شدی می‌رفتی تو تخت، دوباره وایمیستاد و پارس می‌کرد. تا صبح نه خود کره‌خرش خوابید نه گذاشت ما بخوابیم.

نظرات 3 + ارسال نظر
مانیا شنبه 30 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:26 ق.ظ http://www.mania7.persianblog.com

شب دوم هم بگو که تا صبح ازمون مراقبت کرد و یه لحظه هم چشم روی هم نگذاشت....

مانیا شنبه 30 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:27 ق.ظ http://www.mania7.persianblog.com

تازه ام روز هم تولدشه....

رند عالم سوز شنبه 30 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:12 ب.ظ http://marderend.blogfa.com

سگ برفت و سگ برفت !!
http://marderend.blogfa.com/post-33.aspx

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد