اشتباه کن

نمی​دانم چرا سردرگم به خود می​پیچم

نمی​دانم چرا منتظر می‌مانم

فردا چه چیزی بهتر خواهد شد؟

هیچ چیز

فردا کدام لب​خند تلخ تو شیرین خواهد شد؟

قصه​ها کی از پایان به سر می​رسند؟

کی تو را تنگ در آغوش می​فشارم

و نفس نمی​کشم

تا دنیا در چشمان بسته​ام یک​لحظه زیبایی نداشته​اش را نشانم دهد؟

نظرات 6 + ارسال نظر
Baya شنبه 24 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:08 ق.ظ

ino doost dashtam... kheili

ب.امامی شنبه 24 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:01 ق.ظ http://www.kotahoboland.persianblog.ir/

الله اعلم
god knows

مرضیه شنبه 24 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:35 ق.ظ

قصه​ها کی از پایان به سر می​رسند؟

فوق العاده زیبا

محمد سرابی شنبه 24 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:16 ب.ظ http://www.negarande.ir

فردا چیزی بهتر نیست اگر ما فقط پیر تر شده باشیم

دامون یکشنبه 25 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:50 ب.ظ http://www.damun.blogsky.com

جاری شدن کلمات نشانه زنده بودن امیده
و امید یعنی انتظار فردا
انتظار برای اتفاق افتادن حتی غیرممکن ها

مانیا شنبه 19 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 03:04 ق.ظ http://www.mania7.persianblog.ir

فردا پیام تولدت مبارکی می شنوی..و باز یادت می آید به درد زاده شدیم به درد زندگی کردیم و به درد می میریم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد