داستانگو دو را برای کاربران اینترنتی که شاید حوصله و وقت کمی دارند راه انداختم، با این هدف که هرکس وبلاگ را باز میکند، دستکم یک مطلب را بخواند.
داستان گو نام نشریه ای بود که به همراه دوستانم در تهران به راه انداخته بودم. ولی پس از دوشماره چاپ از فعالیت بازماند.
This is khosro nakhaei's Page.
I'm a Persian Writer, translator and photographer.
Dastangoo, was the name of a magazine that I published in tehran somedays.
ادامه...
سلام خسرو جون چه خبره اینجا؟ راستی این داستانت باقیمونده ی یکی از داستانای قدیمیت نیست؟ (یا گرته برداری از روی دست یکی دیگه؟) احساس می کنم کلماتش برام آشناس
غزل آزاد
پنجشنبه 6 بهمنماه سال 1390 ساعت 12:07 ق.ظ
من نمی دونم اینایی که میآن نظر می زارن واسه خودشون هویت ندارن که از اسم من سوء استفاده می کنن ؟؟ در هر صورت نمیزارم اینجوری پیش بره و متاسفم واسه خسرو که با بی تفاوتیش به ثبت نظرا اجازه می ده ۴ نفری ام که یه چیزی سرشون می شد دیگه رغبت نکنن به وبلاگش سر بزنن
لمس تن تو شهوت است و گناه حتی اگر خدا عقدمان را ببندد.... داغیِ لبت ، جهنم من است حتی اگر فرشتگان سرود نیکبختی بخوانند هم آغوشی با تو ، هم خوابگیِ چرک آلودی ست حتی اگر خانه ی خدا خوابگاهمان باشد..... فرزندمان، حرام نطفه ترین کودک زمین است حتی اگر تو مریم باشی و من روح القدس خاتون من! حتی اگر هزار سال عاشق تو باشم ، یک بوسه ـ یک نگاه حتی ـ حرامم باد ! اگر تو عاشق من نباشی ..
خسرو بیا تاییدیه بزار واسه کامنتات...این بیچاره خب گناه داره !!!! این نوشته ات عالی بود،همین جوری هر خط با یه چیزی تو خط بعدیش یه ارتباطی داشت ،تا رسیدم به اونجایی که تبخیر شد طرف،بعد تبخیره موند تا خط آخر که به هوا رفت و اونجا شکل گرفت...خیلی خوب بود این نوشته ات/.
من احساس میکنم متاسفم برای خوش شانس
write in engelish/.
you now writen: you are feeling sorry for lucky
is that what you wanted to write? /.
/siiiiiiiiiiiiiiiii
.dije me das(lastima)
کم کم احساس میکنم اینجا یه خبرایی داره میشه
یعنی یه نفر به یه دلیلی از تو خوشش نمیاد
جریان چیه ؟
اتفاقا یک نفره که از اونور آبها خوشش می اد ازت و سعی داره از طریق گوگل ترنسلیتر کامنت بذاره برات.
سلام خسرو جون
چه خبره اینجا؟
راستی این داستانت باقیمونده ی یکی از داستانای قدیمیت نیست؟
(یا گرته برداری از روی دست یکی دیگه؟)
احساس می کنم کلماتش برام آشناس
من نمی دونم اینایی که میآن نظر می زارن واسه خودشون هویت ندارن که از اسم من سوء استفاده می کنن ؟؟ در هر صورت نمیزارم اینجوری پیش بره و متاسفم واسه خسرو که با بی تفاوتیش به ثبت نظرا اجازه می ده ۴ نفری ام که یه چیزی سرشون می شد دیگه رغبت نکنن به وبلاگش سر بزنن
لمس تن تو
شهوت است و گناه
حتی اگر خدا عقدمان را ببندد....
داغیِ لبت ، جهنم من است
حتی اگر فرشتگان سرود نیکبختی بخوانند
هم آغوشی با تو ، هم خوابگیِ چرک آلودی ست
حتی اگر خانه ی خدا خوابگاهمان باشد.....
فرزندمان، حرام نطفه ترین کودک زمین است
حتی اگر تو مریم باشی و من روح القدس
خاتون من!
حتی اگر هزار سال عاشق تو باشم ،
یک بوسه
ـ یک نگاه حتی ـ حرامم باد !
اگر تو عاشق من نباشی ..
فتو بلاگت چرا فیلتر شده ؟
همهی وبلاکهای بلاگ اسپات فیلتر است/
و فتوبلاگ من هم در بلاگ اسپات است/.
کم باش..
اصلن هم نگران گم شدنت نباش!
اونی که اگه کم باشی گمت کنه
همونیه که اگه زیاد باشی
حیفت میکنه!!
BLA BLA BLA BLA RIDICULOUS!!!
خسرو بیا تاییدیه بزار واسه کامنتات...این بیچاره خب گناه داره !!!!
این نوشته ات عالی بود،همین جوری هر خط با یه چیزی تو خط بعدیش یه ارتباطی داشت ،تا رسیدم به اونجایی که تبخیر شد طرف،بعد تبخیره موند تا خط آخر که به هوا رفت و اونجا شکل گرفت...خیلی خوب بود این نوشته ات/.
قشنگ بود البته از نوشته های قبلیت بیشتر خوشم اومد
وازشعر دوست تو ۷بهمن
ok